می 30, 2017 by Mehdi sadeghi مقالات بازاریابی اینترنتی, وبلاگ Leave a comment
اگر دارنده یک فرانشیز هستید، یا اینکه مدیریت و اداره یک کسبوکار (بازاریابی، تبلیغات، فروش و . . .) را بر عهدهدارید، پس حتماً همیشه در فکر توسعه کسبوکار خود هستید. بههرحال کسبوکارهای مختلفی در اطراف شما هستند که بهعنوان مشوق و انگیزاننده عمل کرده و خودشان هم روزی از صفر شروع کردهاند. چرا شما نفر بعدی نباشید؟ بااینوجود، یکی از چالشهایی که هرکسی در مواجه با مسئله توسعه کسبوکار با آن مواجه میشود، مدیریت کسبوکار است. شما چگونه در زمان توسعه کسبوکار خود اقدام به مدیریت آن میکنید؟
فکر نمیکنم هیچ شرکت دیگری غیر از مکدونالد وجود داشته باشد که بتواند بهعنوانمثال و نمونه بهتری برای این مطلب یعنی مدیریت کسبوکار در ابعاد بزرگ مورداستفاده قرار بگیرد. این شرکت و برند یک مدل فرانشیز است و مدلهای فرانشیز اصولاً در صورتی اثربخش هستند که دارای چندین و چند شعبه و نمایندگی باشند. بااینوجود، برند مکدونالد در سراسر و به عبارتی 119 کشور مختلف حضورداشته و دارای 35000 شعبه است. اگر نام این عملکرد موفقیت نیست، پس موفقیت چیست؟ بنابراین تا اینجا کار به این نتیجه میرسیم که مکدونالد اطلاعات خوب و کافی در رابطه با مدیریت کسبوکار دارد.
یکی از قویترین جنبههای مکدونالد منوی جذاب و احساسبرانگیز آن است. اما نکته جالب این است که آیا تاکنون این منو را از جنبه کاری موردبررسی قرار دادهاید؟ منوهای مکدونالد خیلی کوچک و متمرکز هستند. به عبارتی در بهترین حالت تنها شامل 20 مدل تنوع غذایی مختلف برای سفارش دادن میشوند و حتی در بین این موارد، همبرگرها بیشترین فروش رادارند. درسی که در اینجا یاد میگیریم، این است که یک سبد سرمایهگذاری کوچک اما قوی برای یک کسبوکار بزرگ کافی بوده و برای ایجاد تغییر در دنیا کافی است. شما برای این کار نیاز به 100 محصول مختلف یا خط محصول همانند سامسونگ ندارید. تمام چیزی که نیاز است، محصولات اندکی است که عموم مردم آنها را دوست داشته باشند. بااینوجود، با داشتن یک استراتژی متمرکز، نکته دوم به همین میزان اهمیت دارد.
در بالا اشاره کردم که مکدونالد تنها 20 گزینه برای انتخاب کردن در منو خودش دارد. اما اگر منوهای مورداستفاده در 119 کشور مختلف را موردبررسی قرار دهیم، این منو تقریباً شامل 3000 نوع غذای قابل سفارش مختلف میشود که این برند را به یکی از انطباق پیرترین برندهای دنیا میکند. محصولات اصلی – برگرها، سیبزمینی و نوشابه – در تمام شعب یکسان هستند. بااینوجود طعم هر یک بر اساس منطقه جغرافیایی که شعبه در آن قرارگرفته فرق میکند. بهعنوانمثال همبرگر، چیزبرگر (آمریکا)، جوجه رویال (انگلستان) و مک چیکن، همه انواع متفاوتی از همان برگرهایی است که بر اساس فرهنگ منطقه بومیسازی شدهاند. در مدیریت کسبوکار دیگر به چه نیاز دارید؟ اگر قصد توسعه کسبوکار رادارید، آمادگی انطباق بر اساس نیاز مشتریان خودتان را داشته باشید.
نکته دیگری که مشتری انتظار آن را دارد، کیفیت و ثبات و پیوستگی است. بدون این دو مورد، تنها ممکن است یک نان کماج را با قدری سیبزمینی و یک جوجهسوخاری به مشتری تحویل دهید. مکدونالد به این موضوع توجه داشته و مثلاً در منطقهای به وسعت 60 مایل مربع که ممکن است در آن حدود 120 شعبه از این برند وجود داشته باشند، تمام شعب دارای طعم و مزه و شیوه یکسانی در ارائه خدمات خود میباشند. این یعنی کیفیت و مشتری امروزی چیزی بیشتر از این انتظار ندارد. اگر شما آن کیفیت و ارزش را در محصولات خود ارائه کنید، برگ برنده را در برابر مشتری در دست دارید.
زمانی که کسبوکار شما در حال رشد کردن است، بدون بهرهمندی از نیروی کار زیاد و فراوان قادر به پیشبرد کار نیستید و درواقع مدیریت کردن تعداد نفرات زیاد به مدیران مناسب هم دارد برای مدیریت این مدیران نیاز به سرپرستان هم احساس میشود! برای این کار نیاز به داشتن فرایند مناسب کاملاً احساس میشود. 35000 شعبه را تصور کنید که هر یک حداقل 100 برگر را در طی هرروز به فروش برسانند. یعنی 3.5 میلیون برگر در روز که شامل بقیه منو هر شعبه نشده است. بنابراین برای مدیریت چنین کسبوکار بزرگی نیاز به سیستمهایی دارید تا تقاضا، فروش و عرضه محصول را ردیابی کند. علاوه بر این نیاز به اطلاع پیدا کردن از هر مسئله در حال شکلگیری در هر شعبه هستید، همچنین نیاز به اطلاع از کمبود در عرضه مواد اولیه و یا عملکرد نامناسب یکی از شعب بر اساس استاندارد تعریفشده دارید. این موضوع برای هر کسبوکاری صدق میکند. اگر فرایند لازم را تعبیه کرده باشید، و نیروی کافی برای مدیریت مسائل ضروری را در اختیار گرفته باشید، مدیریت کسبوکار سادهتر هم میشود.
کسبوکار تنها شامل بازده و نرخ بازگشت سرمایه و میزان فروش نمیشود، بلکه شامل نوعی کشش و جذابیت برای مشتری هم میشود. این درواقع همانجایی است که هسته اصلی یک کسبوکار تقویتشده و رشد میکند. درس حقیقی از مکدونالد که در اینجا آموخته میشود این است شما نیاز به ساخت ارزش برند خود در هر بازاری که وارد آن میشوید، دارید و ارزش برند با استفاده صحیح از ارتباطات بازاریابی میسر میشود. در همین زمان، نقطه تماس نیز نقشی اصلی را بازی میکند. به هر یک از شعب مختلف مکدونالد در این رابطه توجه کنید و میبینید که در این شعبهها از رنگهای زنده و روشن و همچنین جوی لذتبخش استفادهشده است و این موضوعی است که درواقع بهراحتی قابلمشاهده و احساس کردن حتی از فاصلهای 200 متری از شعبه موردنظر است. درواقع حداقل سودآوری یک کسبوکار این است که در کنار اندیشیدن به دسترسی پیدا کردن و برقراری ارتباط با مشتری در حین توسعه کسبوکار، باید از آمدن و جلب شدن مشتری به سمت خودتان هم اطمینان کسب کنید که از طریق استفاده از ابزارهای مناسب بازاریابی ممکن هست.
تاکنون هیچ برندی راندیدم که بهتر از مکدونالد از مفهوم بستهبندی در بازاریابی استفاده کند. مثلاً بستهبندی غذای کودکان در مکدونالد با عنوان “هَپی میل” شامل یک همبرگر، یک نوشابه و سیبزمینی سرخشده میشود. چه راه بهتری برای فروش سه قلم از محصولات خود باهم و بهصورت همزمان سراغ دارید؟ چرا تنها یک همبرگر به مشتری خود بدهید، درحالیکه وی با اندک هزینهای بیشتر قادر به تهیه یک همبرگر، یک نوشابه و یک بسته سیبزمینی سرخکرده دارد؟ اما توجه کردهاید که زمانی که اخذ آن مقدار قیمت اندک و اضافی را در بیش از 35000 شعبه اجرا میکنید، حجم پول اضافی بیشتر دریافت شده چه مقدار میشود؟ بنابراین درسی که در اینجا از مکدونالد یاد میگیریم فروش همزمان چند محصول یا فروش یک یا چند محصول دیگر در کنار یکی از محصولات اصلی خودتان است که منجر به خرید محصولات بیشتر از شما و درنهایت کمک به افزایش حداقل شود شما از منبع این تعامل با مشتری میشود.
کی اِف سی، برگر کینگ و سابوِی برخی از رقبایی هستند که گوشهای سهم بازار مکدونالد را از آن خودکردهاند. ازآنجاییکه مردم کشورهای توسعهیافته توجه بیشتری بهسلامتی روزمره خوددارند، و تعداد بیشتری از آنها از این برند خسته و درمانده شدهاند، مجموع فروش این برند در حال کاهش پیدا کردن است. اما مکدونالد هم آرام نشسته و شروع به توسعه کسبوکار خود به کشورهای درحالتوسعه کرده و همچنین برخی از اقلام غیر محبوب یا با طرفدار کمتر را از لیست غذایی خود حذف کرده یا آنها را با انواع غذاهای سلامت و مفیدتر جایگزین کرده است. این کار درواقع دست بالا بردن به نشانه تسلیم علیرغم رقابت سخت در جریان است. درس اصلی در این رابطه از برند مکدونالد داشتن یک توانایی اصلی و هستهای است که موجب تمایز شما از هر کس دیگری میشود. امروزه حتی کِی اِف سی و سابوِی هماهنگی در محصول را که مکدونالد ارائهکننده آن در شعبات خود دارد را ارائه کنند.
یک درس مهم و باارزش از مکدونالد درزمینهٔ توسعه کسبوکار این است که شما نیاز به اندیشیدن به کل چرخه زندگی خانواده و پیشنهاد دادن محصولاتی بر اساس مشتریان خودتان دارید. مکدونالد وعده غذایی “هَپی میل” را برای ارائه به کودکان طراحی کرده است و به همین ترتیب گزینههایی هم برای بزرگترها و . . . داشته و در تنظیم منو خود به تمام اعضای خانواده توجه خاصی دارد. ارتباطات بازاریابی از طرف شرکت نیز در تلاش برای هدف قرار دادن افراد مختلف در هر خانواده به شیوههای مختلفی با آنها ارتباط برقرار میکند. مثلاً اگر از یکی از شعب مکدونالد بازدید کرده باشید، حتماً دیدهاید که هر یک از اعضای خانواده بر اساس نیازهای وی جای خاصی برای استفاده از غذاها در اختیار دارد که بر این اساس به بخشهایی برای مراجعه همراه با خانواده، برای مراجعه درزمانی که کاری دفتری یا . . . داشته و نیاز به انجام دادن آن دارید و همچنین جایی برای مراجعه درزمانی که بازنشست شدهاید. بنابراین همه اعضای مختلف یک خانواده رو هدف قرار دهید تا از هر دسته از مشتریان به سمت شما مراجعه کنند.
تمامی حقوق برای آژانس دیجیتال مارکتینگ رادمان محفوظ است
دیدگاه ها